حضرت
آیتالله خامنهای: «در جنگ احزاب وقتی سرباز شجاع اسلام علی بن ابی طالب
(علیهالسلام) به میدان عمروبنعبدود وارد شد، پیغمبر فرمود: «قد برز
الایمان کله الی الکفر کله» کفار همهی نیروی خود را در عمروبنعبدود
متمرکز کردند، او را به میدان اسلام فرستادند اما نیروی رزمندهی مؤمنِ
اسلام یعنی امیرالمؤمنین او را در خاک و خون غلتاند.»
اگر بخواهیم جبههی امروز دشمن علیه جمهوری اسلامی را در صدر اسلام
مشابهسازی بکنیم، میشود جنگ احزاب، همهی قدرتطلبان و جنایتکاران مقابل
جمهوری اسلامی صف کشیدهاند... وقتی ایمان در دل قوی شد، مواجههی با همهی
مشکلات آسان میشود.»
روز 12 فروردین 1334 ه.ش در شهرضا در خانواده ای
مستضعف و متدین بدنیا آمد. او در رحl مادر بود که پدر و مادرش عازم کربلای
معلّی و زیارت قبرسالارشهیدان و دیگر شهدای آن دیار شدند و مادر با تنفس
شمیم روحبخش کربلا، عطر عاشورایی را به این امانت الهی دمید.
محمد ابراهیم درسایه محبّت های پدر ومادر پاکدامن، وارسته و مهربانش دوران
کودکی را پشتسر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد. در دوران تحصیلش از هوش
واستعداد فوقالعادهای برخوردار بود و با موفقیت تمام دوران دبستان و
دبیرستان را پشت سر گذاشت.
هنگام فراغت از تحصیل بویژه در تعطیلات تابستانی با کار وتلاش فراوان مخارج
شخصی خود را برای تحصیل بدست میآورد و از این راه به خانواده زحمتکش خود
کمک قابل توجه ای میکرد. او با شور ونشاط و مهر و محبت و صمیمیتی که داشت
به محیط گرم خانواده صفا و صمیمیت دیگری میبخشید.
پدرش از دوران کودکی او چنین میگوید: « هنگامی که خسته از کار روزانه به
خانه برمیگشتم، دیدن فرزندم تمامی خستگیها و مرارتها را از وجودم پاک
میکرد و اگر شبی او را نمیدیدم برایم بسیار تلخ و ناگوار بود. »
اشتیاق محمد ابراهیم به قرآن و فراگیری آن باعث میشد که از مادرش با اصرار
بخواهد که به او قرآن یاد بدهد و او را در حفظ سوره ها کمک کند. این
علاقه تا حدی بود که از آغاز رفتن به دبیرستان توانست قرائت کتاب آسمانی
قرآن را کاملاً فرا گیرد و برخی از سورهه ای کوچک را نیز حفظ کند.